Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «قدس آنلاین»
2024-04-27@07:56:06 GMT

تصمیم احمقانه اما ملوکانه!

تاریخ انتشار: ۲۳ اسفند ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۹۴۵۰۴۲

روز ۲۳ اسفند سال۱۳۵۱ «هویدا» از طرف ایران و «محمد موسی شفیق» نخست‌وزیر افغانستان از طرف دیگر، زیر قراردادی را امضا کردند که به ظاهر قرار بود به اختلاف و بحث‌های ۱۱۷ساله بر سر حقابه ایران از هیرمند پایان بدهد. اختلاف‌ها البته پایان نگرفت و هنوز هم بیش و کم ادامه دارد، اما حقابه ایران از ۵۰درصد به ۱۴درصد کاهش یافت!

داوری انگلیسی
ماجرای هیرمند و حقابه‌اش فقط به دو سه دهه اخیر، وقوع خشکسالی‌های متعدد و رفتارهای لجوجانه طالبان محدود نمی‌شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!
این قصه سری به درازای دست‌کم ۱۷۰ سال دارد و همه‌اش به معاهده پاریس و جدا شدن «هرات» از ایران برمی‌گردد. حاکمان آن زمان هرات که در پی جدا شدن از ایران قدرت پیدا کرده بودند هربار به بهانه‌های مختلف ازجمله کاهش نزولات جوی و... از رسیدن آب به ایران جلوگیری می‌کردند. دامنه اختلافات که بالا گرفت قرار شد دو کشور، انگلستان را قاضی کرده و ماجرا را فیصله دهند. انگلیسی‌ها اما از آنجا که خودشان عامل اصلی جدایی افغانستان از ایران بودند شاید ترجیح دادند حقابه هیرمند در تنظیم روابط دوکشور نقش استخوان لای زخم را داشته باشد و هرازچندی عفونت کند و بشود در راستای سیاست تفرقه بینداز و حکومت کن، از آن استفاده کرد! خلاصه ۱۵ سال پس از جدایی افغانستان و ایران، داور انگلیسی به جای تعیین دقیق حقابه‌ها،اختلافات مرزی را مثلاً حل و در ضمن آن تأکید کرد دو کشور نباید توی مرز خودشان عملیات حفاری و یا کارهایی انجام دهند که موجب کاهش آب لازم برای آبیاری سواحل هیرمند شود. «گلد اسمیت» انگلیسی در واقع جوری رفتار کرده بود که دو طرف بتوانند به اندازه مساوی از آب هیرمند استفاده کنند. اواخر قرن ۱۹ اما عملیات مختلف و کانال‌ها و نهرهایی که داخل خاک افغانستان زده شد، صدای اعتراض ایران را بلند کرد. اختلافات دوباره شدت گرفت و در نهایت در سال ۱۲۸۱ قرار شد « مک ماهون» انگلیسی در این باره داوری کند. سه سال بعد رأی آقای قاضی صادر و دوسوم آب به افغانستان و یک سومش به ایران تعلق گرفت. ایران اعتراض کرد، رأی را نپذیرفت و قراردادی هم امضا نشد تا دو طرف توافق کنند حقابه هیرمند براساس پیشنهاد سابق داور انگلیسی به صورت ۵۰-۵۰ تقسیم شود. بنابراین درگیری و اختلاف مثل آتش زیر خاکستر باقی ماند تا طی سال‌های ۱۳۱۱ تا ۱۳۱۵ دوباره بالا بگیرد و با یک توافق موقت که حق استفاده از آب بند کمال‌خان در افغانستان به ایران داده شد، ماجرا فعلاً فیصله پیدا کند. سال‌های ۱۳۱۵ تا ۱۳۲۰ بدعهدی حاکمان افغانستان ادامه پیدا کرد و تعداد بندها و سدهای فرعی ایجاد شده روی هیرمند افزایش پیدا کرد تا طی این سال‌ها شاهد هشدارهای پی‌درپی ایران مبنی بر بدعهدی طرف مقابل باشیم. کشاکش ادامه پیدا کرد تا این بار آمریکایی‌ها پادرمیانی کنند... ماجرا اما فیصله پیدا نکرد و در سال‌های ۱۳۲۷ یا ۱۳۳۳ و ... شدت بیشتری پیدا کرد تا همان‌طور حل نشده برسد به سال ۱۳۵۱ و وادادگی یکباره «محمدرضا پهلوی»!

سخت نگیریم
سری بزنیم به خاطرات «اسدالله علم» وزیر دربار وقت که با همه سرسپردگی و ارادتی که به محمدرضا پهلوی دارد، بابت قرارداد۱۳۵۱ حسابی از دست ولی‌نعمتش شاکی می‌شود: «... این کابوس مرا در خود فرو می‌برد. مدتی راه رفتم، مدتی فکر کردم، چندین دفعه استعفا از خدمت نوشتم، باز پاره کردم. فکر می‌کردم کار گذشته را استعفای من دوا نمی‌کند... تیر از شست گذشته است، دیگر هیچ. هزار بار به نعیم‌خان درود فرستادم و به دولت(ایران) لعنت. مرتیکه مثل شیر آمد و تهدید کرد که اگر می‌خواهید کمک به ما را در گرو آب هیرمند نگه دارید، ما نمی‌خواهیم و این بدبخت‌ها آن‌قدر از چپ‌گرایی افغانستان (گرایش حاکمان افغانستان به شوروی) ترسیدند که همه شرایط را قبول کردند و بالاخره دیشب ضربه آخر را زدند. کسی چه می‌داند؟ شاید هم از ارباب‌های نامرئی دستور ارتکاب این خیانت را داشتند... به حدی بدحال بودم که به دفتر کار خودم هم نرفتم... مثل این است که یک قطعه گوشت بدن مرا بریده‌اند و پیش چشم من جلو سگ انداخته‌اند...».
جای دیگری در خاطراتش  می‌نویسد که چند ماه بعد از امضای قرارداد چقدر برای عدم مبادله اسناد توافق میان ایران و افغانستان تلاش کرده است: «صبح شرفیاب شدم... قرارداد هیرمند و کار سیستان را عرض کردم. فرمودند: آخر اگر ما به افغان‌ها سخت‌گیری بکنیم در دامن روس‌ها می‌افتند. عرض کردم: این یک مسئله جداگانه است و این‌ها به هر حال در دامن روس‌ها افتاده‌اند، زیرا عمر داوود آفتاب لب بام است. پس چرا ما سند را مبادله کنیم و یک سند محکمی به دست دولت کمونیست بعدی افغان بدهیم؟ بهتر است قرارداد مبادله نشود. فرمودند: به هر حال ما باید از همین آبی که داریم استفاده خوب بکنیم!»

سالی۴۰ میلیون تومان
علم پس از تصویب مجلس ایران چند روز قبل از مبادله قرارداد دوباره به شاه اصرار می‌کند که قرارداد را مبادله نکنند، شاه می‌گوید که: «پس از آنکه قانون به توشیح من رسیده و اعلان شده، دیگر مبادله شدن و نشدن قرارداد تأثیری ندارد». علم به قول خودش، جسارت می‌کند و می‌گوید: «مثل هزاران خلاف که به عرض مبارک می‌رسانند... سندی تا به دست آن‌ها (افغان‌ها) نرسد به چه چیز می‌توانند استناد کنند؟» شاه می‌گوید: «نمی‌خواهیم بین ما به هم بخورد!»
نگاه هویدا به سیستان و پیامدهای نرسیدن آب کافی به آن هم در نوع خودش جالب است. طبق نوشته‌های «علم» هویدا در مقابل اعتراض‌ها به قرارداد و اینکه سیستان لطمه خواهد خورد استدلال می‌کرده که: «سیستان ارزش اقتصادی ندارد، همین  حالا هم حداکثر سالی ۴۰ میلیون تومان عایدی می‌دهد... این پول ۲۴ ساعت فروش نفت ماست!»

خبرنگار: مجید تربت‌زاده منبع: قدس آنلاین مجید تربت‌زاده

منبع: قدس آنلاین

کلیدواژه: رودخانه هیرمند سال ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۹۴۵۰۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

گنج داریوش سوم هخامنشی؛ گنجینه‌ای عظیم که هنوز پیدا نشده است

گنج داریوش سوم هخامنشی که قرار بود برای جمع‌آوری لشکری انبوه توسط او صرف شود، یکی از بزرگترین گنج‌های گمشده ایران محسوب می‌شود.

به گزارش گجت نیوز، اسکندر مقدونی در زمان تسخیر سرزمین‌های پادشاهی هخامنشی و تصاحب غنایم شوش، ایسوس (شهری در ترکیه امروزی)، دمشق و پارسه (تخت جمشید)، بخش مهمی از گنجینه هخامنشیان را به دست آورد؛ اما آنچه که به‌عنوان گنجینه داریوش سوم مانند رازی در دل تاریخ گم شده است، می‌تواند یکی از بزرگترین و ارزشمندترین گنج‌های ایران باشد.

گنج داریوش سوم هخامنشی کجاست؟

اگر از خود می‌پرسید بزرگترین گنج گمشده ایران چیست و مربوط به کدام دوره است؟ یک پاسخ ممکن برای این سوال می‌تواند گنج رازآلود و گمشده داریوش سوم، آخرین پادشاه هخامنشی باشد.

تردیدی نیست که اگر داستان گنجینه آخرین پادشاه هخامنشی واقعیت داشته باشد، این گنج می‌تواند یکی از مهم‌ترین و ارزشمندترین گنج‌های ایران باشد.

گنجینه داریوش، ثروت تاریخی خاندان هخامنشیان بوده که در طول سال‌ها جمع‌آوری شده بود و اگرچه اسکندر بخش‌هایی از آن را تصاحب کرد، اما داریوش سوم در جریان فرار خود بخش عمده آن را با هدف تشکیل ارتشی بزرگ برای مقابله با اسکندر حمل می‌کرده است.

داریوش سوم کیست و چگونه به پادشاهی رسید؟

داریوش سوم معروف به دارا، آخرین پادشاه شاهنشاهی هخامنشی محسوب می‌شود که از ۳۳۶ تا ۳۳۰ قبل از میلاد سلطنت کرد. او فرزند آرشام و سی‌سی گامبیس و آخرین پادشاه رسمی هخامنشی بود.

داستان داریوش سوم در زمان پادشاهی اردشیر سوم آغاز می‌شود. بنا بر اسناد تاریخی، در زمان آغاز سلطنت اردشیر سوم و تصمیم او برای حذف دیگر شاهزادگان رقیب، خبری از داریوش نبود و این می‌تواند حاکی از این باشد که نقش و رده داریوش در آن زمان چندان حائز اهمیت نبوده است.

با وجود این، شاهزاده جوان هخامنشی در نبرد با کادوسیان توانایی‌های خود را اثبات کرد؛ به‌نحوی که اردشیر سوم، داریوش را دلیرترین پارسیان نامید و به مقام ساتراپی ارمنستان برگزید.

بعدها اما، باگواس، وزیر بزرگ دربار هخامنشی، اردشیر سوم را مسموم کرد و پسرش ارشک را بر تخت نشاند. طولی نکشید که وزیر خائن ارشک را هم مسموم کرد و تصمیم گرفت ساتراپی ارمنستان یعنی داریوش را بر تخت بنشاند تا بتواند او را بازیچه کرده و کنترل کند. باگواس اما به خواسته خود نرسید و این داریوش سوم بود که وزیر خائن را به قتل رساند.

در سال ۳۳۰ پیش از میلاد و در شرایطی که پادشاهی هخامنشی بعد از دو شکست پیاپی در نبرد با اسکندر، در خطر سرنگونی توسط ارتش مقدونی قرار داشت، داریوش تصمیم گرفت در هگمتانه در ماد، ارتش بزرگ دیگری برای نبرد با اسکندر تشکیل دهد. اما حمله اسکندر به این سرزمین، نقشه داریوش را عقیم کرد و به همین دلیل شاهنشاه با برادرزاده‌اش به نام بسوس و جمعی از بزرگان هخامنشی از ری به سمت شرق حرکت کرد.

در مسیر و در حوالی دامغان، بسوس از ترس نزدیک بودن لشکر مقدونی به شاه خیانت کرده، او را زخمی کرد و به باختر رفت تا به عنوان اردشیر پنجم، پادشاه جدید هخامنشی حکومت کند.

از سوی دیگر و در همین شرایط، اسکندر به کاروان داریوش سوم رسید؛ اما در این زمان شاهنشاه فوت کرده بود. پس او برای مشروعیت بخشیدن به فتوحات خود، ابتدا جسد شاه را با احترام و تشریفات دفن کرد و سپس به تعقیب بسوس یا اردشیر پنجم رفت تا او را مجازات کند.

ماجرای گنج داریوش سوم چیست؟

بنا بر اسناد تاریخی، اسکندر در پارسه حدود ۹ هزار تالنت طلا و ۴۰ هزار تالنت نقره به دست آورد. تالنت در معیارهای وزنی امروزی، چیزی برابر با ۲.۲۶ کیلوگرم است و با این اوصاف باید گفت اسکندر از تنها یکی از شهرهای بزرگ پادشاهی هخامنشی، حدود ۱۰۰۰ تن جوهرات و غنیمت به‌دست آورد.

دیودور سیسیلی، مورخ مشهور یونانی در این‌باره نوشته که اسکندر بعد از تصرف پارسه، غنیمت‌ها را بر بیش از ۳ هزار شتر بارکش و ۱۰ هزار جفت قاطر (یعنی ۲۳ هزار حیوان بارکش) سوار کرد و به کشور خود برد.

با وجود این، همه این‌ها تنها بخشی از ثروت بی‌کران پادشاهی هخامنشیان بود؛ چرا که داریوش سوم قبل از رسیدن اسکندر به پارسه، با کاروانی از گنجینه‌های مهم به پایتخت تابستانی قلمرو خود یعنی هگمتانه رفت.

گفته می‌شود داریوش سوم پیش از مرگ و در شرایطی که احساس خطر کرده بود، دستور داد تمام طلاها، نقره‌ها و اشیای قیمتی را در اطراف این شهر دفن کنند. این موضوع سبب شد تا اسکندر بعد از تصرف هگمتانه، هیچ اثری از گنج بزرگ داریوش سوم پیدا نکند.

به‌گفته پژوهشگران تاریخ، گنج داریوش سوم چیزی معادل نیمی از کل دارایی خاندان هخامنشی بوده و قرار بوده برای بازسازی ایران و جمع‌آوری یک لشکر بزرگ برای مقابله با اسکندر صرف شود.

لازم به ذکر است، تمام تلاش‌ها برای یافتن گنج داریوش سوم تا امروز بی‌نتیجه بوده و هیچ‌کس نتوانسته رد یا نشانی از آن پیدا کند.

دیگر خبرها

  • بادامکی: با این نفرات باید با تجربه‌تر عمل می‌کردیم/ در مورد تمدید قرارداد اوسمار مدیرعامل و هیات مدیره تصمیم می‌گیرند+فیلم
  • چگونه مسئله پسماند در گیلان به یک بحران تبدیل شد؟/ دلیل توقف قطار افغانستان _ ترکیه
  • گنج داریوش سوم هخامنشی؛ گنجینه‌ای عظیم که هنوز پیدا نشده است
  • قرارداد ژاوی با بارسلونا تمدید شد
  • دروغ علنی طالبان؛ آب هیرمند را به شوره‌زار می‌ریزند تا به ایران نرسد!
  • شاهکار اسکواش‌ بازان ایران در قطر
  • بخش اندکی از حق آبه هیرمند آزاد شده است
  • سلاجقه: حدود ۶۰ میلیون متر مکعب از حقابه هیرمند رهاسازی شد
  • طالبان آب هیرمند را به شوره‌زار می‌ریزد تا به ایران نرسد
  • طالبان آب هیرمند را به شوره زار می ریزد تا به ایران نرسد